مادر بی‌مرگ نیکو پیکرم: سخنی درباره‌ی ارج و جایگاه زبان پارسی

حمیدرضا رضازاده: نام سرایندهٔ سرودهٔ که در زیر می‌آید «نعیم فراشری» است. سخن‌سرای بزرگ آلبانی که در استانبول آموزگار زبان فارسی بوده است. برادر وی، «شمس‌الدین سامی» نمایشنامه‌ای به نام «کاوه» یا «داستان قیام ایرانیان بر ضد ضحاک تازی» نگاشت که به بزه نوشتن آن به طرابلس رانده شد. نغز آنکه هم زبان شور و ادب میهن‌پرستان آلبانی در اروپا و هم زبان ادبی و هنری و دیوانی عثمانیان هر دو فارسی بوده است.

بارگیریِ «نامه‌ی سیرجان»

پارسی‌انجمن: سیرجان شهری دیرینه‌سال است و پیوندگاهِ چهار شهرِ کرمان و یزد و بندرعباس و شیراز. سیرگان نامِ کهنِ سیرجان است و پیش‌تر تختگاهِ استانِ کرمان به شمار می‌رفته است.

هشدار شش سال پیش دکتر جواد طباطبایی: ترکستان‌سازی با استانداردسازی زبانی که چنین نیست

طباطبایی: «زبان ترکی گویش استاندارد ندارد و نمی‌تواند داشته باشند. گویشوارن زبانهای ترکی زبان همدیگر را نمی‌فهمند. ترکیه، ترکمنستان، قرقیزستان و … زبان همدیگر را نمی‌فهمند. برای اینکه زبان فرهنگی نیست. هر کسی برای خودش همان طور که حرف می‌زده است حرف می‌زند. کار مهمی‌ که ترکیه در این میان می‌خواهد انجام دهد این است که ترکی استاندارد درست بکند.»

بارگیریِ «واژه‌های گویشیِ ایرانی در نوشته‌های بیرونی»

پارسی‌انجمن: در سالِ ۱۳۵۳، به فرخندگیِ هزارمین زادروزِ ابوریحانِ بیرونی، دانشمندِ بزرگِ ایرانی، شورای عالیِ فرهنگ و هنر از صادقِ کیا، فرنشینِ فرهنگستانِ ایران، که به گردآوری و بررسیِ گویشها دلبستگی داشت، خواست تا آن چه را که بیرونی در نوشته‌های خود از زبانها و گویشهای ایرانی یاد کرده است در دفتری فراهم آورد.

پیر لوکوک

یادی از استاد پیر لوکوک

پارسی‌انجمن: استاد پیر لوکوک (Pierre Lecoq) پژوهشهایی گوناگون و گرانبها درباره‌ی زبان و فرهنگِ ایران به یادگار نهاده است.
گستره‌ی پژوهشهای او از زبانِ پارسه (پارسیِ باستان) و سنگ‌نبشته‌های هخامنشی، زبانِ اوستایی و نسکهای اوستا، زبانهای پهلوانی/ پارتی و پارسیگ (پهلوی)، تا گویشهای امروزِ پارسی و نیز گردانشِ آهنگینِ شاهنامه به زبانِ فرانسه و جستارهای گوناگون در زمینه‌ی زبان و فرهنگِ ایرانِ باستان را دربرمی‌گیرد.

در پشتیبانی از واژۀ «کش‌لقمه»

کورش جنتی: روزگاری ما پارسی‌زبانان به جای واژۀ «چگالی» از واژۀ «کثافت مخصوص» بهره می‌بردیم و همان زمان کسانی بودند که می‌گفتند واژۀ «چگالی» خنده‌دار است و نمی‌تواند جای واژۀ زیبا و خوش‌آوای «کثافت مخصوص» را بگیرد!

بارگیریِ «واژه‌نامه‌ی مازندرانی»

پارسی‌انجمن: از مرزِ سرسبز و خرمی که امروز مازندران نامیده می‌شود در نامه‌های باستان با نامِ تبرستان یاد شده است و پس از اسلام نیز نویسندگانِ ایرانی و انیرانی آن را تبرستان خوانده‌اند و در سده‌های نخستینِ اسلامی نیز یاد و نامِ تبرستان و اسپهبدانِ نژاده‌ی آن سامان در نبیگها (کتب) آمده است.
واژه‌نامه‌ی مازندرانی یا فرهنگِ واژه‌های مازندرانی دربردارنده‌ی بیش از ۲۵۰۰ واژه‌ی مازندرانی است.

زبانِ پارسی در آستانه‌ی تازش و سه سده‌ پس از آن

پارسی‌انجمن: علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس، در نشستِ زبانِ پارسی در سه سده‌ی نخستِ پس از تازش، در آغاز، به نامِ زبانِ پارسی و خاستگاهِ آن پرداخت و گفت که خاستگاهِ زبانِ پارسیِ دری استانِ خراسانِ کهن نیست. نامِ این زبانِ پارسی است و همان‌گونه که از این نام برآید، خاستگاهِ پارسی استانِ پارس است.