نگاهی به دگردیسی واک‌ها در گویش‌های روستایی

سامان حسنی: هنگامی‌که کوتاه‌شدن و دگردیسه‌بودنِ واژه‌ها بررسی شوند، آنگاه با سه دسته واژه روبه‌رو خواهیم‌شد: دستۀ نخست واژه‌هایی هستند که با پارسی نوشتاری هم‌سان‌اند؛ دستۀ دوم واژه‌هایی هستند که در گویش‌ها یا پارسی نوشتاری دگردیسه یا کوتاه شده‌اند؛ دستۀ سوم واژه‌هایی هستند که در زبان نوشتاری پیدا نمی‌شوند؛ همین دسته از واژه‌ها هستند که به کارمان خواهندآمد، چون می‌توانیم در واژه‌سازی از آن‌ها بهره‌مند شویم.

بارگیری دستور جامع زبان فارسی نوشته‌ی استاد عبدالرحیم همایونفرخ

دستور جامع زبان فارسی نوشته‌ی استاد زنده‌یاد عبدالرحیم همایونفرخ کاشانی – هموند فرهنگستان نخست – است که چاپ سوم آن که هفت دفتر در یک دفتر است به کوشش فرزند وی زنده‌یاد دکتر رکن‌الدین همایونفرخ به چاپ رسیده و سال‌ها یگانه سرچشمه‌ی دستور زبان فارسی بوده است.

چند نکته دربارۀ واژه‌سازی (۳)

داریوش آشوری: درصد واژه‌های عربی در فارسی از هفتاد و هشتاد و گاه نود درصد به کمتر از پنجاه و گاه به کمتر از سی و بیست درصد رسیده و رفته – رفته به آنجا می‌رسیم که آنچه از مایۀ عربی در زبان فارسی می‌ماند آن اندازه‌ای باشد که به آن نیاز واقعی داریم. و این اندازه نیز کمابیش از اصل خود جدا شده و، به خلاف گذشته، پیرو دستگاه دستوری و معنایی زبان فارسی می‌شود.

امکانات واژه‌سازی در زبان فارسی (۲)

داریوش آشوری: فارسی از نظر امکانات واژه‌سازی زبانی است پرمایه و ساختمان ترکیبی واژه در آن مایۀ بسیار برای گسترش دامنۀ واژگان این زبان فراهم می‌کند و امروز که ما به هزاران واژۀ تازه در زمینۀ علم و فن و فلسفه و هنر نیاز داریم، بهره گیری از این امکانات درونی زبان می‌تواند بسیار مشکل‌گشا باشد.

سرشت زبان فارسی (۱)

داریوش آشوری: برای بازیافتن روح اصلی زبان و میراث اصیل واژگانی آن و بویژه برای پرهیز و گریز از آثار ویرانگری که ذوقهای کژ و بیمارگونه در قلمرو نثر فارسی بجا نهاده‌اند و پیراستن زبان نثر و بازگرداندن تازگی و سادگی و روانی به آن، بویژه برای بازگرداندن واژگان اصلی زبان فارسی، که به زور – و – ضرب از قلمرو نثر بیرون رانده شده است، میراث شعر فارسی می‌تواند الهام‌بخش نثرنویسان امروز باشد.

بارگیری «زبان آذربایجان و وحدت ملی ایران»

پارسی‌انجمن: ناصح ناطق در زبان آذربایجان و وحدت ملی ایران به زبان کهن آذربایجان، آذری، که پیش از ترکیْ زبان آذربایجانیان بود، پرداخته و دنباله‌ی پژوهش‌های زنده‌یادان احمد کسروی، یحیی ذکاء، عبدالعلی کارنگ و منوچهر مرتضوی را پی گرفته است. گفتنی است که همه‌ی پژوهشگران نامبرده که در زبان باستان آذربایجان پژوهیده‌اند خود آذربایجانی‌اند.

چند واژه‌ی سره از برهان قاطع

در این نوشته بیش از پانسد واژه‌ی پارسی سره به گزینش امیرحسین اکبری شالچی از فرهنگ برهان قاطع نوشته‌ی محمدحسین بن خلف تبریزی و به ویراستاری زنده‌یاد دکتر محمد معین آمده است.

بُن‌نامه‌ی مَصدرهای زبانِ فارسی‌ دَری

ترانه جفرودی: آماج دکتر افشار از نوشتن و گردآوری این فرهنگنامه، زنده کردن کارواژه‌هایِ زیبایِ فارسی دری و آگاهانیدَن پدیده‌یِ عقب‌نشینیِ تاریخیِ کارواژه‌هایِ ساده‌یِ پارسی در برابرِ کارواژه‌هایِ مرکب ساختگی (جَعلی) است؛ که بخشِ چشمگیری از این کارواژه‌های مرکب از یک واژه‌ی عربی و کارواژه‌‌ی کمکی فارسی ساخته شده‌اند.

بارگیری «دستور معاصر زبان دری»

دستور معاصر زبان دری نوشته‌ی زنده‌یاد محمدنسیم نگهت سعیدی است که نخستین بار در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در کابل چاپ شد. این دستور میان دستورنویسی‌های ترادادی[=سنتی] و نوین جای می‌گیرد.

پورداوود و واژه‌سازیِ دانشیِ پارسی

شهربراز: برای واژه‌سازی دانشی به کارگیری زبان‌های باستانی ایرانی بایسته است. استاد ابراهیم پورداوود در پیشگفتاری بر کتاب «فرهنگ پهلوی- فارسی» دکتر بهرام فره‌وشی چنین نوشته است: «پیش از هرچیز باید به زبانی بپردازیم که پیش از پارسی نو، زبان نیاکان ما بوده و آن پارسی میانه است. پارسی نو فرزند پارسی میانه است و پارسی میانه فرزند پارسی باستان است.»