حافظ و زبانِ پارسی

دکتر علیقلی محمودی بختیاری: این «لطف طبع و شعر دلکش» که در سخن گفتن «دری» و تنها در سخن گفتن «دری» وجود دارد … این بلبلانی که در «موسم گل، خاموشند‌»، این «زبان خاموش» کدام زبان است که «دهان پر از عربی» مجال به روشنی و جنبش و گویایی آن نمی‌دهد و عرصه را بر آن تنگ کرده است؟ مگر نه این است که «دهان پر از‌ عربی‌»، دهان «محتسب» و «مدعی» و «حاکم» است و ابزار کار «خودفروشان» و «قلاّبان» … است.

یعقوب یسنا: باید اتحادیه‌ی کشورهای پارسی‌زبان را برپا داشت

یسنا: دید ما به ایران امروز، آخرین سنگر زبانی و فرهنگی ما است و می‌خواهیم ساکنان این سنگر این خطر را درک کنند. افغانستان آخرین جغرافیای بیرون از ایران امروز است‌ که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی از آنجا زدوده و حذف می‌شود. من مطمئن استم پس از حذف زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در افغانستان، بحث حذف زبان فارسی به داخل ایران امروز کشانده می‌شود.

ناسیونالیسم ایرانی و «مساله‌ی ملیت‌ها» در ایران

مرتضی ثاقب‌فر: این ادعا که «خلقی از خلق‌های ایران» زبان فارسی دری را به زور و جبر به سایر اهالی ایران تحمیل کرده، گمراهی خطرناک و زشتی است که بیگانه در ذهن عده کمی رواج داده است. هر ایرانی حتی درس‌نخوانده‌ای می‌داند که ادیبان و شاعران بزرگ ایران هر یک از گوشه‌ای از این سرزمین برخاسته‌اند و به رغم وجود لهجه‌ها، نیم‌زبان‌ها و حتی زبان‌های محلی، همواره نثر و شعر خود را به فارسی دری نوشته‌اند.

فارسی‌دوستی و باستان‌گرایی قاجاریان

امیر هاشمی مقدم: فرض این یادداشت این است که حتی اگر قاجار هم روی کار مانده بود یا حکومتی دیگر به جز پهلوی روی کار می‌آمد، باز هم تقویت زبان فارسی در پیش گرفته می‌شد. برای اثبات این فرضیه، یک راهش نگاه به زبان فارسی و باستان‌گرایی در دوره قاجار و به‌ویژه سالیان پایانی این دوره است.

کیستی تبرخورده‌ی زبان پارسی (۲)

پارسی‌انجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزه‌های جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است.

کیستی تبرخورده‌ی زبان پارسی (۱)

پارسی‌انجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزه‌های جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است. این نوشته به زبانِ انگلیسی در «تاجیکستان‌وب» بازتاب یافته و «شهربراز» آن را به پارسی گردانده است.

دهقان فصیح پارسی‌زاد (بخش پایانی)

مصطفی نصیری: تمام کسانی که برای تحریف تبار نظامی، به هر احتمالی دست می‌آویزند، یک واقعیت را باید آویزه گوش کنند: به تاریخ و ادب دزدی نمی‌توان تکیه داد.

دهقان فصیح پارسی‌زاد (بخش نخست)

مصطفی نصیری: اصولا بافت بسیار محکم شعرهای نظامی‌گنجوی، چه از حیث آرایه‌های لفظی و معنوی، چه از حیث پیوندهای وثیق مضامین و مفاهیم علمی، حِکَمی، عرفانی، اخلاقی، پند و اندرزهای سیاسی، فرهنگی، موسیقایی، هنری، زیباشناختی، توصیف و تسمیه پدیده‌های طبیعی، نجوم، انواع مناسبات سیاسی، اجتماعی، جشن‌ها و مناسبت‌ها، کاربرد ضرب‌المثل‌ها، قصه‌های مردمی، اسطوره‌ها و …، همگی از تاریخ ایران گرفته شده و جز با ارجاعی به تاریخ و تمدن ایرانی قابل خواندن و فهم نیست. و مهم‌تر از آن داستان‌ها، مضامین ادبی، پند و اندرزها و ….، و به‌صورت کلی مجموعه دانشی که نظامی را براساس آن یک «حکیم» به‌شمار می‌آورند، نه تنها از ترکی عصر نظامی‌گنجوی قابل استحصال نیست، که قابل ترجمه به یکی از زبان‌های ترکی عصر نظامی و حتی ترکی‌های امروزی هم نیست.

پارسی‌ستیزی در افغانستان

سلیمان قیامت: پس از چیرگی دوباره‌ی طالبان بر افغانستان، این گروه تندرو مذهبی‌ و قومی هر روز در برابر زبان پارسی و گویندگان آن ستیزه و خشونتی نو در پیش می‌گیرند. طالبان در کارکرد ستیزه‌گرانه‌شان در برابر زبان پارسی و گویندگان آن در افغانستان به راستی میراث‌دار روند پیوسته‌ی تاریخی و سیاسی پارسی‌ستیزی حکومتهای مرکزی افغانستان در صد و چهل سال پسین استند.