رودکی‌خوانی به شیوه‌ی زمانِ رودکی

پارسی‌انجمن: بازخوانیِ سروده‌هایی چند از رودکی، با کوشش در بازسازیِ گویشِ زمانِ رودکی، فراگوییِ پارسیِ به شیوه‌ی ۱۱ سده‌ی پیش، را با خوانشِ «الکس فورمَن»، زبانشناسِ روسی-آمریکایی، در این جای ببینید و بشنوید.

«پارسی‌نویسی» پیش‌زمینه‌ی بازسازیِ آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانشهری

بزرگمهرِ لقمان: پس از تازشِ تازیان و از میان رفتنِ دوگانه‌ی دین و شهریاری، زبانِ پارسی تنها نمودگاهِ ایرانی‌بودن و نگهدارنده‌ی آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانیان گشت. این زبان، هر چند دنباله‌ی زبانِ پارسیگ است، از آنجا که زبانِ پساتازشی است زبانی است تازش‌زده که لایه‌های واژگانی و دستوری‌اش در کشمکشی پیوسته با یکدیگرند. هم از این روست که پیش‌زمینه‌ی بازسازیِ آگاهیِ درهم‌شکسته‌ی ایرانشهری بازسازی و هماهنگ‌سازیِ ساختارِ دستوری و گنجینه‌ی واژگانی پارسی است.​

حافظ و زبانِ پارسی

دکتر علیقلی محمودی بختیاری: این «لطف طبع و شعر دلکش» که در سخن گفتن «دری» و تنها در سخن گفتن «دری» وجود دارد … این بلبلانی که در «موسم گل، خاموشند‌»، این «زبان خاموش» کدام زبان است که «دهان پر از عربی» مجال به روشنی و جنبش و گویایی آن نمی‌دهد و عرصه را بر آن تنگ کرده است؟ مگر نه این است که «دهان پر از‌ عربی‌»، دهان «محتسب» و «مدعی» و «حاکم» است و ابزار کار «خودفروشان» و «قلاّبان» … است.

یعقوب یسنا: باید اتحادیه‌ی کشورهای پارسی‌زبان را برپا داشت

یسنا: دید ما به ایران امروز، آخرین سنگر زبانی و فرهنگی ما است و می‌خواهیم ساکنان این سنگر این خطر را درک کنند. افغانستان آخرین جغرافیای بیرون از ایران امروز است‌ که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی از آنجا زدوده و حذف می‌شود. من مطمئن استم پس از حذف زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در افغانستان، بحث حذف زبان فارسی به داخل ایران امروز کشانده می‌شود.

ناسیونالیسم ایرانی و «مساله‌ی ملیت‌ها» در ایران

مرتضی ثاقب‌فر: این ادعا که «خلقی از خلق‌های ایران» زبان فارسی دری را به زور و جبر به سایر اهالی ایران تحمیل کرده، گمراهی خطرناک و زشتی است که بیگانه در ذهن عده کمی رواج داده است. هر ایرانی حتی درس‌نخوانده‌ای می‌داند که ادیبان و شاعران بزرگ ایران هر یک از گوشه‌ای از این سرزمین برخاسته‌اند و به رغم وجود لهجه‌ها، نیم‌زبان‌ها و حتی زبان‌های محلی، همواره نثر و شعر خود را به فارسی دری نوشته‌اند.

فارسی‌دوستی و باستان‌گرایی قاجاریان

امیر هاشمی مقدم: فرض این یادداشت این است که حتی اگر قاجار هم روی کار مانده بود یا حکومتی دیگر به جز پهلوی روی کار می‌آمد، باز هم تقویت زبان فارسی در پیش گرفته می‌شد. برای اثبات این فرضیه، یک راهش نگاه به زبان فارسی و باستان‌گرایی در دوره قاجار و به‌ویژه سالیان پایانی این دوره است.

کیستی تبرخورده‌ی زبان پارسی (۲)

پارسی‌انجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزه‌های جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است.

کیستی تبرخورده‌ی زبان پارسی (۱)

پارسی‌انجمن: جستارِ پیشِ رو، به انگیزه‌های جداسازیِ دروغین و به سه نام خواندن زبانِ پارسی در سه کشورِ ایران، افغانستان و تاجیکستان پرداخته است. این نوشته به زبانِ انگلیسی در «تاجیکستان‌وب» بازتاب یافته و «شهربراز» آن را به پارسی گردانده است.