بارگیریِ «فرهنگِ واژه‌سازی در زبانِ فارسیِ» خلیلی در ۸ پوشینه

پارسی‌انجمن: پارسی، با پیشینه‌ی ۲۶۰۰ سال نویسایی، نه تنها از کهن‌ترین زبانهای زنده‌ی جهان است و گنجینه‌‌ای شگفت از فرهنگ و دانش جهانیان بدان آفریده شده که تواناییِ شگرفی هم در واژه‌سازی دارد – تا آن جای که بر پایه‌ی شمارشِ استاد محمودِ حسابی، در پارسی تنها با بهره از وندها می‌توان بیش از ۲۲۶ هزارهزار (میلیون) واژه ساخت.

اُستیگانِ خسرو

مزدا تاج‌بخش: در نوشته‌های باستانی شهری به نامِ اُستیگان تا کنون یافت نشده است. نیز گواهی (سکه‌، مهر‌، سنگ‌نوشته‌ و …) بر بوشِ شهری با این نام نه در روزگارِ پادشاهیِ خسرو انوشیروانِ ساسانی در دست است و نه در زمانی دیگر. بر پایه‌ی آنچه در این جُستار آمده است، می‌توان بدین برایند رسید که واژه‌ی اُستیگان در یادگارِ بزرگمهر نه شهری ساسانی که تنها برنامی (لقبی) برای بزرگمهرِ بختگان بوده است.

برابرنهاده‌هایی برای دو واژۀ «تظاهرات» و «انقلاب»

کورش جنتی: جنبش‌های سَره‌گرایانه به دنبال آن‌اند که تا آنجا که شدنی است و در چهارچوب دانش و سنجیدارهای (ضوابط) واژه‌گزینی می‌گنجد زبان را از وام‌واژه‌های بیگانه سبک‌بار کنند. بر پایۀ دیدگاههای سَره‌گرایانه بسیاری از نوواژه‌های پارسی که در آغاز ناآشنا و شگفت می‌نمایند در گذر زمان جای خود را در بدنۀ زبان باز می‌کنند.

وندافزایی و واژه‌سازی

جاوید اشکانی: یکی از ویژگیهای زبانهای هند و اروپایی وندافزایی است. این زبانها از هندوستان تا اروپا، از امریکا تا استرالیا و در دیگر سرزمینها رواگمندند و از نگرِ گستردگی یکی از مایه‌وَرترین شاخه‌های زبانی در جهان به شمار آیند. این زبانها دارای شاخه‌های گوناگونی‌اند که در گُذر روزگار هر یک جداگانه دُچار دگرگشت شده و اندک‌اندک از هم دور گشتند. گمان بر آن است که ریشه‌ها و سرشاخه‌های بنیادین آنها یکی بوده …

در پشتیبانی از واژۀ «کش‌لقمه»

کورش جنتی: روزگاری ما پارسی‌زبانان به جای واژۀ «چگالی» از واژۀ «کثافت مخصوص» بهره می‌بردیم و همان زمان کسانی بودند که می‌گفتند واژۀ «چگالی» خنده‌دار است و نمی‌تواند جای واژۀ زیبا و خوش‌آوای «کثافت مخصوص» را بگیرد!

پیشنهاد: «اَواکی» برابرنهاده‌ای برای واژۀ «سکوت»

کورش جنتی: در پارسی میانه برای واژه «سکوت» برابرنهاده‌هایی چون «خاموشی»، «بسته‌بانگی»، «تُشتی»، «اَگویایی» و … را داشته‌ایم. در پارسی سده‌های نخست، واژۀ «خاموشی» ایواز(فقط) به معنای «سکوت» کاربرد داشته است و واژه‌های «کشتن» و «نشاندن»، افزون بر معناهای رواگیدۀ(رایج) خود، رسانندۀ معنای «خاموش کردن آتش و افرازه(شعله)» نیز بوده‌اند.

اندر پیرامون واژه‌ «ترجمه»

جاوید اشکانی: ترجمه به چم (معنای) برگرداندنِ گفتار یا نوشتار بوَد از زبانی به زبان دیگر. این واژه تازی (عربی) برگرفته از «ترجُمان» ــ کسی که سخن دو کس را برگرداند ــ است. به باور نگارنده، واژه «ترجُمان» برگرفته از واژه «ترزبان» پارسی است.

بارگیریِ «ساختارهای وندیِ مشتقهای فعلی»ِ حافظیان

پارسی‌انجمن: محسنِ حافظیان، نویسنده‌ی «ساختارهای وندیِ مشتقهای فعلی»، دانش‌آموخته‌ی دکترای زبان‌شناسی از دانشگاهِ سوربنِ پاریس است.
حافظیان خود در پیشگفتار درباره‌ی این کار چنین نوشته است: «از تواناییهای واژگان‌سازیِ زبانِ پارسی بسیار شنیده و خوانده‌ایم. در نوشته‌ای که پیشِ روی دارید، کوشیده‌ام تواناییهای زبانِ پارسی را در لایه‌ای از لایه‌های زبانی باز بنمایانم.»

بارگیریِ «ساختارشناسی و شکلهای تصریفیِ فعلهای فارسی»ِ حافظیان

حافظیان در این نِبیگ (کتاب) فهرستی از کارواژه‌های (افعال) پربسامدِ پارسی را که در فرهنگها آورده شده‌اند شناسانده و الگوی ساختاریِ فراگیری برایِ کارواژه‌های پارسی به دست داده است. بر این پایه، گره از برخی از دشواریهایی که در کاربردِ کارواژه‌های پارسی رو می‌نمایند گشوده شده و همچنین چگونگیِ گردانشِ کارواژه‌ها (تصریفِ افعال) در سخن، به کوتاهی، نموده شده است.

«زبانِ پارسیگ» به چاپِ سوم رسید

«زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی» نوشته‌ی رَهامِ اشه و گردانشِ مریمِ تاج‌بخش و بزرگمهرِ لقمان، به پارسیِ سره، به چاپِ سوم رسید.