پیوند زبانی و فرهنگی ایران و هند

کوروش جنتی: پادشاهان گورکانی دوستدار زبان فارسی بودند و به گسترش و پروش آن در سرزمین هندوستان یاری بسیاری کردند. در زمان فرمانروایی ۳۰۰ ساله‌ی این دودمان در هند، زبان پارسی زبانی روالمند [رایج] در آن دیار شد. چند تن از پادشاهان این دودمان از دیدِ هنردوستی و فرهنگ‌پروری در تاریخ این کشور بی‌مانندند.

مسائل واژه‌سازی (۶)

استاد داریوش آشوری- گرایش به سادگی زبان که با نثر سیاسی و روزنامه‌نویسی آغاز شد راه خود را به سوی فارسی‌گرایی باز کرد که گرایشی است درست. این گرایش، البته، با پدید آمدن ملت‌باوریِ (ناسیونالیسم) مدرن نیز مناسبت داشته است، اما بر روی هم این اثر سودمند را داشت که زبان فارسی را بر روی پایۀ اصلی و طبیعی خود برگرداند و این زبان از توش-و-توان افتاده را جانی تازه داد.

دیدگاهِ انگلس درباره‌ی زبان، دبیره و ادبِ پارسی در نامه‌اش به مارکس

گزارش و گردانش بزرگمهرِ لقمان: از این چند هفته‌ای که خویشتن را درگیرِ نمایشهای اوشَسْتَریان (مشرقیان) کرده‌ام برایِ یادگیریِ زبانِ پارسی بهره برده‌ام. از زبانِ عربی گریزانم، از رویِ بیزاریِ ذاتی‌ام از زبانهای سامی، و از آن ‌روی که بی زمان نهادنِ بسیار، پیشرفت در آن شدنی نیست. در سنجش با آن، زبانِ پارسی بسیار آسان است. برایِ یادگیریِ پارسی بیشینه سه هفته زمان گذاشته‌ام. دریغا وایتلینگ پارسی نمی‌داند که اگر می‌دانست زبانِ جهانیِ آرمانی‌اش را می‌یافت.

دانشمند تاجیک: ایرانی هستیم و زبانمان پارسی است (بخش دوم)

دکتر صفر عبدالله- ایران در طول تاریخ سرزمین واحدی بود و مثلاً کمال خجندی می‌توانست در خجند زاده شود و در تبریز بمیرد یا آل خجند در اصفهان به سر بَرَد یا نشاپوریان در سمرقند حکومت کنند و … . ایران یک زمان کشور واحدی بوده و ما را پاره‌پاره کردند و ما باید تلاش کنیم که زبانمان و فرهنگمان یکسان بماند.

عبدالله: زبانی به نام «تاجیکی» وجود ندارد (بخش نخست)

اسفندیار آدینه با صفر عبدالله، دانشمند تاجیک، درباره هویت ایرانی و تاجیکی گفت‌وگو کرده است. عبدالله بر این باور است که جز فارسی، ما زبانی نداریم و در جایی که سخن از زبان می‌رود، زبانی به نام «تاجیکی» وجود ندارد و این تعبیری است که استالین و یارانش به ملت ما بار کردند.

پیرایش و بازسازی زبان (3)

استاد داریوش آشوری- در کار پیرایش زبان فارسی اساس کار می‌باید بازشناختن آسیبهایی باشد که به این زبان، بویژه به نثر آن، از راه دست اندازیهای خودسرانه و ناشیانه و منشیانه رسیده است و بازگردانیدن آن بر پایه‌های درست و استوار خود …

جنبش مشروطیت و دگرگونی نثر فارسی (۲)

داریوش آشوری: با جنبش مشروطیت ما وارد دورۀ تازه‌ای می‌شویم که دگرگونی زبان را نیز ناگزیر می‌کند. با مشروطیت و زمینۀ آن ما وارد روزگاری می‌شویم که روی سخن ادبیات دیگر نه با امیران و وزیران یا گروه سرامدان اهل فن بلکه با عامۀ مردم است.

فارسی دری و فارسی دری وری (1)

استاد داریوش آشوری- سه سرچشمۀ مایه‌دهنده برای بهکرد نثر فارسی و توانگر کردن آن و سلامت بخشیدن به آن یکی بیشتر نثرهای کهن تا قرن هفتم، دیگر زبان شعر، بویژه غزل و منظومه و مثنویها، و سوم قالبهای دستوری و سرمایۀ لغت در گفتار امروزیان است که در گویشهای مردم این سرزمین زنده است.

زبان پارسی آماج تازش‌ها

شهربراز- در برابر این همه تازش و دشمنی، سنگر بزرگ و پرتوانی نیست که از زبان پارسی دفاع کند و تنها می‌توان به برخی دلسوزان امیدوار بود و به توانایی زبان پارسی که ققنوس‌وار در همه‌ی تاریخ خود پایدار بوده است و پایدار خواهد ماند.

پان‌ترکان و دشمنی با زبان پارسی

شهربراز- از آنجا که زبان پارسی یکی از عامل‌های پیونددهنده‌ی ایرانیان در طول تاریخ – به ویژه پس از اسلام – بوده است تجزیه‌طلبان و دشمنان ایران به تازگی برای رسیدن به هدف‌های شوم خود نوک حمله را به سوی زبان پارسی گرفته‌اند.